مصاحبهء نيلگون با يلدا نورشاهی سخنگوی جمعيت آل ياسين

فايل صوتی
فايل صوتی با سرعت معمولی

نيلگون: خانم يلدا نورشاهی ممکن است خواهش کنم مختصری راجع به تاريخچه‌ی جمعيت آل ياسين ، بنيانگذارش و اعتقاداتش  برای ما صحبت کنيد؟
يلدا نورشاهی : جمعيت آل ياسين يک جمع فرهنگی و حقيقت‌گراست که از حدود سال ٧٦-٧٥ فعاليت خود را در ايران شروع کرده است. مسئولين آن از شاگردان استاد ايليا. ميم (آقای پيمان فتاحي) هستند. اين مجموعه تشکيل شده از بخشهای زيادی است؛ بخشهای فرهنگی ، تحقيقاتی و پژوهشی در شاخه‌های مختلف. هدف اين مجموعه ارتقاء بينش و سطح آگاهی عمومی است و به طور خاص و متمرکز توسعه‌ی فرهنگ تفکر با نگاه به هر دو بعد تفکر، ظاهر گرا و معنا گرا، که نتيجه‌ی تحقيقات و عملکرد خود را برای اقشار مختلف جامعه ارائه کرده و در نظر گرفته است.  درکل ميشود اين طور گفت که اين جمع يک جمع حقيقت‌گرا و معناگراست.  فکر ميکنم با توجه به مجال کوتاهی که برای گفت و گو داريم شايد بهتر باشد مخاطبين شما از طريق سايت‌ها و وبلاگ‌ها با جزئيات ديدگاه‌های اين مجموعه آشنا شوند. به خصوص در فايلی به اسم" به کدامين  گناه" که روی سايت‌ها وجود دارد و خيلی کاملتر به بيان ديدگاه‌های ما پرداخته است.

نيلگون: واکنش دولت اسلامی در مقابل جمعيت آل ياسين چه بوده و چطور با شما رفتار کرده اند؟
يلدا نورشاهی : در طول سه چهار سال اخير، ما با برخوردهای بسيار شديد از طرف دولت اسلامی و به طور خاص برخوردهای شديد نهادی به اسم اداره برخورد با اديان ، جريان‌های معنوي، مذهبی و فرق  مواجه بوده ايم که حجم وسيعی از برخوردهای خشن و تحريف گرايانه (به طور خاص) بود، از جمله تعطيلی نشرها و نشريات مان ، احضارهای مکرر اعضا و بعضاً زندانی شدن بعضی از آنها که به بند ٢٠٩ رفتند و چند ماه در آنجا بودند بدون آنکه اتهام واضح و معلومی داشته باشند ، بعضی از اعضای ما توسط افراد مشکوک تعقيب‌های زيادی دارند و امنيت خود را از اين طريق در خطر ميبينند و از آن طرف ازبين رفتن و شکسته شدن حق امنيت شخصی اشان حتی در حريم خانه‌هايشان! در خانه‌های آنها دستگاه‌های شنود کار گذاشته شده و حتی گفت و گو‌های خانوادگی آنها تماماً کنترل ميشود! کاملا مشخص است که اين جمعيت ديگر اين امکان را ندارد که توانايی‌های خود را بروز بدهد. فشارها هم که روزافزون است برای آنکه اعضای ارشد اين مجموعه ،جمعيت را منحل کنند.

اين روزها هم تلاش زيادی انجام ميشود برای اينکه عبارت "اَبَر فرقه ياسين " جايگزين "جمعيت آل ياسين" شود.  از نظر مفهومی فرق زيادی هست بين اين دو عبارت که خيلی هم هزينه ميشود تا تبليغاتی روی اين (تحريف و جايگزينی عبارت) انجام شده و روی اذهان عمومی تاثيری (منفي)گذاشته شود تا ديگر(مردم) نتوانند اين جمعيت را حداقل با يک نگاه بدون جانبداری نگاه کنند. تمام اين تلاشها به واسطه همان نشر اکاذيبی است که توسط اداره برخورد با اديان (اِبا) انجام ميشود با دو هدف عمده.
 اين اداره ميخواهد پازل تخريبی را که چيده تکميل بکند و آن نابودی جمعيت (آل ياسين ) هست و هدفش(کوتاه مدت) هم اين است که اول حمايت مراکز خبري، رسانه ای و حقوق بشری را ازبين ببرد و از آن طرف هم مسئولين کشوری را قبل از اينکه مجال  و فرصتی داشته باشند برای شناخت اين مجموعه و دستاوردهای آن، بدبين کند و ديگر اجازه ندهد که به اين حيطه وارد شوند و حمايتی را نشان بدهند. اين کار را  از چه طريقی انجام ميدهد؟ يک طريق آن ارسال بولتن‌های سراسر تحريف و دروغی است که برای مسئولين ميفرستد و جديداً هم شنيده ايم در حال پخش آنها بين مردم است که بعضا (اين بولتن‌ها) از روی اسناد، مدارک و فيلم‌های خانوادگی و شخصی تهيه شده است. در آخر هم ميتوانم به اين اشاره بکنم که اين روز‌ها از طرف ابا (اداره برخورد با اديان) سعی و تلاشی در حال انجام است برای برگزاری جلساتی برای شست و شوی مغزي(برای ) اعضای جمعيت آل ياسين به اسم جلسات" توجيه " که اعضا را ميخواهند که به آنجا بروند و آنها را در شرايط خاصی قرار ميدهند و سعی ميکنند بدبين شان بکنند و از اين طريق همکاری آنها را جلب کنند. حال يا افراد به طور نرمی همراه شده و از مزايايی بهره مند ميشوند يا تهديد شده و مجبور ميشوند که اين کار (همدستی با اِبا ) را انجام دهند. خوب اين اعضا بعداً به خيلی کارها می آيند (به خيلی کارها تن ميدهند) بعدها ميتوانند نقش فريب خوردگان را بازی کرده و حتی جلوی دوربين بروند يا اينکه ميتوانند در راه اندازی تيم شاکيان خصوصی بدون مدرک (دروغين) هم حضور داشته باشند.  واين ميتواند خيلی به اين اداره که چنين هدفی (منحل کردن جمعيت آل ياسين) دارد کمک کند.

ما الان ( اين روزها) شاهد هستيم که هزينه‌های بسيار زيادی صرف ميشود برای پروژه‌های تخريب شخصيت اين جمعيت و به طور خاص مسئول سياست گذاری و راهبرد آن آقای پيمان فتاحي(استاد ايليا. م). به عنوان مثال ميخواهم به يکی از اين موارد اشاره کنم با توجه به اينکه زمانش هم نسبتاً به زمان حال نزديک است.  برنامه ای در ماه رمضان امسال پخش ميشد به اسم برنامه "اين شبها ". کسی به اسم بهزاد نيلوفری چند شب برای مردم مقابل دوربين رفت و شروع کرد به صحبت در مورد «فرقه‌ها». ميخواهم توضيح کوتاهی درمورد اين بهزاد نيلوفری بدهم. اين شخص کسی است که قبلا از اعضای بسيار فعال ستاد امربه معروف و نهی از منکر بوده که به مردم آزاری شهرت داشته و بين دوستانش هم معروف بود وعلاقه عجيبی هم داشت به اينکه کارهايی شبيه به اطلاعاتی را داشته باشد (به قول خودش). اين کسی بود (که در برنامه اين شبها) جلوی دوربين رفته بود و قبل از آن بين بچه‌های ما آمده بود وخيلی ابراز علاقه ميکرد و دوست داشت به فعاليت‌ها وارد شود همين اواخر قبل از آمدنم به خارج از ايران بنا به اقتضای کاری برخوردهايی با ايشان داشتم وشاهد بودم که توان ايشان در کارهای تحقيقاتی تا چه حد است و دوستان ديگری هم که درايران هستند شاهد هستند که ايشان (از اين نظر) در چه سطح (پاييني) بود و ما حتی برای ٢ مقاله‌ی ايشان چه مسائلی را داشتيم؛  و ما يک دفعه در نهايت تعجيب ديديم که ايشان (آقای بهزاد نيلوفري) به عنوان مهندس بهزاد نيلوفری (که البته اين عنوان مهندس جعلی بود) جلوی دوربين آمدند و به عنوان پژوهشگر فرقه‌ها معرفی شدند! واين واقعا جای تعجب داشت برای کسانی که ايشان را می شناختند. آن برنامه راهبردش (به نظرمن که برنامه را ديدم) توسط آن مجری توانا و راهبرد  کننده ای بود که حرف‌ها را در دهان ايشان ميگذاشت. تمام تلاش اين برنامه هم اين بودکه برچسب «فرقه» روی جمعيت آل ياسين چسبانده شود. تمام حرف‌ها هم ديکته شده بود حرفش هم اين بود که: مردم فرقه‌ها خيلی خطرناکند.  زندگی خانوادگی شما ، همه‌ی ابعاد زندگی شما را هم می ريزند و الان هم ما درايران خيلی فرقه داريم ، ولی نترسيد ما هستيم.   مراقب شما و خانواده‌هايتان هستيم. از شما مراقبت و محافظت ميکنيم و برای آنها خيلی برنامه‌ها داريم پس با ما همراه باشيد (و بدانيد) ما هر کاری با آنها بکنيم حقشان است.  بنابراين ديگر بعد ازاين صحبتی پيش نيايد (که چرا با عده ای ازمردم چنين کرديد) واين چيزی بود که آنجا مطرح ميشد. فکر ميکنم  فيلم برنامه‌های اين آقا روی اينترنت باشد و واقعاً ديدنی است  و من دعوت ميکنم مخاطبين شما اين برنامه‌ها را ببينند و قضاوت کنند.  

آنجا تمام استنادی که مطرح می شد واز طرف همين نهاد برخورد با اديان بود، در خصوص اينکه جمعيت آل ياسين، ابرفرقه ياسين (معرفي) شود از روی يک کتاب بود به نام "فرقه‌ها درميان ما " نوشته خانم مارگارت تالر سينگر و همکارش که دراينجا ميخواهم به چند نکته اشاره کنم :
يک اينکه دراين کتاب (بدون اينکه آن موقع دقتی کرده باشند) در بخش مقدمه ــ که البته به زبان انگليسی است ــ  آقايی به اسم رابرت جی ليفتون که مقدمه را نوشته به اين اشاره ميکند  که ازديد نويسندگان آن کتاب، ايران خودش بزرگترين فرقه است و فتوای  آيت ا...  خميني، که بنيانگذار انقلاب هستند ضد سلمان رشدي، يک حرکت اصيل فرقه ای  است.  اين سئوال را دارم که اين نهاد، چيزی را که به ديگران نسبت ميدهد (و ما در ليست اتهامات کسانی که جديداً می آيد می بينيم که اقدام عليه نظام اسلامی  بين اتهامات هست) آيا  تبليغ يک چنين کتابی اقدام عليه نظام اسلامی از طريق همين نهاد نيست؟!

اين را برای اين گفتم که عملکرد اين نهاد مشخص تر شود. اگر استناد آنها به اين کتاب است و اين کتاب را مرجع خود می دانند بسيارخوب (ما هم بر همان مبنا پاسخ ميدهيم) دوستان ما (دراين مورد) تحقيق کرده اند که  اميدوارم فرصت و مجالی باشد تا بتوانند به صورت خيلی جزئی تراين را باز کنند بر طبق مفاد همان کتاب، شش شرط آمده است که (با دارا بودن آنها ) يک گروه ميتواند فرقه معرفی شود و ازديد نويسنده ارائه شده است، خود اين نهاد کاملا آن شش شرط را در خودش دارد و به عنوان مثال ميتوانم به سيستم مميزی کتابها و نشريات ، فيلترينگ سايتهای اينترنتی و به محدوديت‌هايی که برای آزادی بيان و انديشه هست و ترسی که از بالا رفتن قدرت تفکر مردم وجود دارد اشاره کنم. که همه عملکرد همين نهاد را به تصوير ميکشد. البته اين کتاب در سطح جهان يک کتاب معتبراست با توجه به اينکه خانم سينگر کسی هست که به عنوان بانوی ضد فرقه شناخته شده است.
 
زمانی که اين نهاد(اِبا) متوجه ميشود چنين کار و چنين خبطی را کرده است باز يک تحريف بزرگ را مرتکب می شود و تمام تحقيقات آن خانم را به حساب اين مهندس جعلي، بهزاد نيلوفری ميگذارد که بيايد و درمورد آنها (تحقيقات خانم سينگر) صحبت کند و همه را به (دستاوردهای طولانی مدت پژوهش‌هاي) خود نسبت دهد.

نيلگون : خانم نورشاهی ممکن است کمی راجع به اين اداره "ابا" يا اداره برخورد با فرقه‌ها ،اداره ضد اديان صحبت کنيد که چه مأموريتی دارد؟
يلدا نورشاهي: اين اداره نامش زياد شنيده نشده ولی ما عملکردش را همه جا داريم می بينيم.  چند سال پيش يک خبری بود در خبرگزاری فارس، که چهار نهاد امنيتي‌ـ‌فرهنگی مأمور برخورد با کليه‌ی جريان‌های معنوي، مذهبي، فرق و روشنفکری شده اند و از همانجا بود که  اين نهاد رسماً کارش را آغاز کرد. (کارش را از روی عملکردش ميگويم) خيلی خوب ميشود هر چيز و هرکس را از روی دستاوردها و عملکردش شناخت.  کاری که ديده شده از اين اداره و اين نهاد (البته اين يک نهاد بزرگ است يک اداره کوچک نيست يک نهاد بسيار بزرگ است) برخورد با کليه جريان‌های روشنفکري، دگر انديشي، معنوي، برخورد با اقليت‌های مذهبي، با جنبش‌های زنان، برخورد با دانشجويان و اقشار مختلف هست ودرکل کاری که دارد ميکند (بيانگر) کسی است که مسئول است برای اين چهره ای که در سطح مجامع بين المللی از ايران دارد ارائه ميشود، به عنوان يک چهره کريه ،جعل کننده، دروغگو و تحريف کننده. اين دستاورد عملکردی است که دراين مدت ابا داشته است.

خوب، روشهايش هم همه مبتنی بر تحريف و دروغ بوده است. کارش هم تخريب شخصيت و شستشوی مغزی است و بعضی از اوقات هم حتی (که ما نمونه‌های مستندش را هم داريم) ارتکاب به جنايت است که حالا توضيح خواهم داد و موقعی که با جمعيت آل ياسين مسأله پيدا کرد اين را عنوان کرد که جمعی از مقامات عالی رتبه مذهبی پشت سر اين مورد هستند. به خصوص برای دستگيری استاد" ايليا. م " (که اين را خودشان معرفی کردند) و حالا اينطور که انتقال داده شده اين هست که يکی از چهره‌های خيلی شاخص مذهبی تقريباً در رأس اين جريان وجود دارد که ايشان قبلا درسياست هم بوده اند و رياست يکی از دانشگاه‌های شناخته شده ايران را هم به عهده دارند. دانشگاهی که خيلی از مسئولينی که پست‌های کليدی دارند از آن دانشگاه فارغ التحصيل شده اند و خوب دارد يک چنين چيزی نشان داده ميشود. اين را من دارم از روی شنيده‌ها ميگويم. با توجه به اين کارهايی که اين اداره انجام داده است فقط اينجا ميخواهم به اين نکته اشاره کنم که فقط برای روشنگری (و من اسم افشا را روی آن نميگذارم اسم روشنگری را ميگذارم) خوب است که بدانند مستنداتی که در دست اعضای جمعيت" آل ياسين" چه در داخل ايران و چه در خارج از ايران هست که اگرما بخواهيم آنها را در سطح گسترده (حالا از طريق شبکه‌های ماهواره ای و چه طرق ديگر) بخواهيم پخش بکنيم به خصوص درمورد بولتن‌هايی که قبلا به عنوان بولتن‌های محرمانه ضد جمعيت آل ياسين و استاد ايليا. م برای مسئولين فرستاده اند شايد چيزی رخ بدهد شبيه به يک زلزله ١٠ ريشتری و اتفاقی درايران  پيش بيايد شديد تر از موضوع باند سعيد امامی که تا همين الان هم ما شاهد تبعات آن بوديم.  من به اين نکته ميخواهم اشاره بکنم (که  به عنوان مثال به يک مورد خيلی کوچکش اشاره ميکنم): ببينيد يک بولتن برای مسئولين رفته است که در آن  بولتن فيلمی هست که در آنجا ما ميبينيم که استاد ايليا. م دارد ميگويد که "... من قصد تصرف حکومت و تصاحب نظام اسلامی را داشتم...  " خوب اينجا قطع ميشود وبعد ادامه فيلم. اما در فيلم اصلی چی هست؟ در فيلم اصلی صحبت اين است که ايشان دارد تعريف ميکند که چيزی را و ميگويد"...  شما ازمن ميخواهيد که بگويم که من قصد تصرف حکومت و تصاحب اسلامی را داشتم. نيت من... " و ادامه موضوع. خوب ببينيد آمده نقل قول را به اصل قول تبديل کرده است. اين اصلا انحراف کوچکی نيست؛ يا آمده و تصاوير نامه‌های خصوصی دو همسر (استاد و همسرشان) را گذاشته و پخش کرده. جاهايی راکه دوست داشته انتخاب کرده کنار هم چيده و نتيجه دلخواه خودش را گرفته است. اين هم به عنوان نمونه يک چيزی از عملکرد اداره برخورد با اديان و جريان‌های معنوی بود که من خدمتتان عرض کردم.

نيلگون: خانم يلدا نورشاهی تا حالا چه رفتاری با آقای فتاحي (ايليا. م) توسط مقامات شده است؟
يلدا نورشاهي: ايشان يک متفکر و تئوريسين جوانی هستند که مسئوليت سياست گذاری و راهبرد جمعيت آل ياسين را دارند جمعيت آل ياسين دست کم ١٦٠٠٠٠عضو دارد.  ايشان را هم بگذاريد از روی دستاوردهايش بشناسيم. بگذاريد رعايت انصاف را کرده باشيم اگر درمورد آنها داريم يک حرف را ميزنيم در مورد خودمان هم اين حرف را بزنيم در مورد ايشان هم  اين حرف را بزنيم. نتيجه کارايشان  باوجود سن کمی که دارد (ايشان الان ٣٥ ساله است) چه بوده است ؟ دست کم ٣-٤ هزار محقق ، مدرس و سخنران را تربيت کرده اند؛ اين همه نشريه، اين همه نشر، اين همه کتابهای واقعا مفيد يا جلساتی که درايران برگزار ميکردند؛ ما برای آخرين جلسه‌ی ايشان درخواست کرديم که چون هزاران نفررا ميخواستيم دعوت کنيم (ما قبلا چند هزار نفری را در ورزشگاه‌ها دعوت ميکرديم) درخواست کرديم که استاديوم آزادی را به مابدهند. ببينيد اين بود استقبالی که از صحبت‌های ايشان شده بود.

خوب اينها همه دليل دارد ولی خوب چيزی که برايشان پيش آمد اين بود که در تاريخ ٧/٣/٨٦ ايشان را بردند زندان اوين، شکنجه (کردند) آنجا يک سری تزريقات مشکوک برای ايشان انجام دادندو( برايشان) عوارض جسمی خيلی شديدی پيش آمد که تا همين الان که من دارم با شما صحبت ميکنم و به خصوص همين امشب که برحسب تصادف دقيقا مصادف شده با شبی که ايشان آزاد شدند از زندان اوين به صورت مشروط (ما آزادی مشروط ايشان را داشتيم در سال گذشته در يک چنين شبي) جرم ايشان واقعا چه بود؟ هيچي! جرم ايشان در واقع اين است: مخالفت با دينداری خشن ، مخالفت با عملکرد القاعده فرهنگی (همين نهادی که دارد يک چهره کريه را از اسلام و قرآن به جهان معرفی ميکند) يا اشاعه آزادی معنوی ، يا مخالفت با قرائت‌های خشک و منجمد دينی و تفسير قرآن با يک نگاه متفاوت دعوت ميکنم واقعا مخاطبين شما را که به عنوان نمونه روی سايتها تفسير کوتاهی هست از ايشان از "بسم الله الرحمن الرحيم" که ببينند و آنجا ديدگاه و نوع بيان را ببينند.  با خواندن آن چه چهره ای از اسلام و قرآن تداعی ميشود و بعد اين را ميتوانند مقايسه بکنند چهره ای که آن نهاد دارد ارائه ميکند. خوب دراين بين خانواده ايشان هم خيلی تحت فشار بودند از جمله اينکه برادرشان را ازدست دادند چون ( برادرشان)  برای جرم سازی عليه استاد ايليا. م رفتند در واقع برده شدند به بند ٢٠٩ و(مدتي) آنجا بودند بازهمان عوارض مشکوک برای ايشان هم پيش آمد بعد وخامت حال و بهداری اوين و بعد هم فوت و خوردن مهر اسرار امنيتی روی درخواست خانواده برای کالبد شکافی.  که حال همه اينها بماند!

ما يک اخباری را اين اواخر داشتيم که مربوط به هفته آخر مهر ماه است که خوب دراين مدت استاد را مدام احضارميکردند به وزارت اطلاعات (دايره مذاهب) و گويا استاد ايليا رفته اند آنجا و اشاره کرده اند که شما هيج دروغی را درزندگی من و کارهايم پيدا نميکنيد. آنجا بازجوها اشاره کرده اند که نامه ای از طرف تو برای رهبری رفته است. اين جريانش چيست و چرا ما نميدانستيم؟ مگر نه اينکه همه چيزی که مربوط به توست جزو اسرار امنيتی حساب ميشود و هيچ کس نبايد خبر دارد بشود و آنجا استاد به اين اشاره ميکنند که خوب اين نامه را من ننوشته ام ولی اين چيزی که شما داريد ميگوييد (درمورد آن نامه) چيزی نيست جز حقيقت.  راست و درست و مستند است توی همين زمان بازجوها با يک يورش وحشيانه حمله ور شده اند به استاد و ايشان را مورد ضرب و شتم بسيار شديدی قرار دادند با ضربات مشت ،لگد ، باتوم و شوکر! کاری کردند که ايشان کارشان به بستری شدن بکشد که البته اين مساله توسط مأمورينی که توی ساختمان بوده و شنيده و آمدند و حضور پيدا کردند و صورت جلسه شده به معاونت بازرسی وزارت اطلاعات و دادسرای انتظامی نيروهای مسلح رفته و بايد ديد که واقعا الان اينجا عدالت چطوری ميخواهد اجرا بشود و ما منتظر هستيم ببينيم جوابشان چه هست؛ برای اين نکته که خوب البته تا يک حدی قابل پيش بينی هست. من ميخواهم به اين اشاره کنم که هزينه بسيار زيادی دارد صرف ميشود برای تخريب شخصيت يک ايرانی از بين هفتاد ميليون ايراني! که اين واقعا عجيب است در طول تمام سالهای بعداز انقلاب چنين هزينه ای دارد صرف ميشود برای اينکه ايشان بی آبرو و بی اعتبار بشود! چرا  من اين جمله گفتم؟ اين دقيقا جمله ای بوده که در روزهای آخر زندان به استاد ايليا گفتند که ما از هر طريق که بتوانيم  تو را بی آبرو و بی اعتبار ميکنيم و به هر قيمتی که باشد! وحالا ميگويم که چه کارها کردند و چقدر هزينه کردند و چقدر زحمت کشيدند واقعا!
 
آمده اند ويک سری (تعداد زيادی) سايت و وبلاگ راه اندازی کرده اند؛ توی آنها يک سری مقالات را دارند منتشر ميکنند کما اينکه اين مقالات سراسر تخريب و دروغ به صورت خيلی گسترده در رسانه‌های ديگر هم منتشر ميشود. من ميتوانم به عنوان مثال به کيهان اشاره کنم؛ به روزنامه کيهان که يکی از عاملان هست که از سال هشتادو پنج شروع کرد به چاپ يک سری (مقاله ) و نشر اکاذيب ضد ايشان(استاد ايليا. م). يک مقاله ای  را آنجا زد که تمام آن مقاله دروغ بود و درکنار آن يک فراخوان را اعلام کرد برای اينکه هرکسی که از استاد ايليا. م شکايتی دارد سريع تر بيايد و تحت حمايت قرار ميگيرد و سريعا به پرونده رسيدگی ميشود و يک شعبه ويژه آنجا ترتيب داده شد. چندين ماه اين فراخوان انجام ميشد ولی حتی يک شاکی پيدا نشد.  من تاحدی درجريان موارد مربوط به اين پرونده بودم وتوی پيگيری‌هايی که انجام شد حتی يک شاکی هم مراجعه نکرده بود که بيايد و بخواهد شکايتی داشته باشد. يا به يک مورد ديگر جام جم را ( ميتوانم) اشاره کنم. روزنامه جام جم در سال گذشته يک ويژه نامه ای را زد.  ويژه نامه ای  تمام رنگي(گويا) با برگه گلاسه به اسم کژراهه (که خيلی هم هزينه بردار است) در تيراژ بسيار بالا. اين طور که من شنيدم يک ميليون تيراژ که اين را در ايران که برای (اين نوع) رسانه‌ها بايد مبلغی پرداخت شود (خريداری و مطالعه شود) به صورت رايگان بين مردم پخش کرد که (شنيده ام) تمام اين ويژه نامه درمورد تخريب شخصيت استاد ايليا. م و جمعيت آل ياسين بود! اين يک بخشی از کارهايشان بود. بخش ديگر کارهايشان اين بود که شروع کردند به برگزاری يک سری سخنرانی درسطح شهرها. روحانيت و ائمه جمعه را وارد اين سخنرانی‌ها کردند و کتابها ضد استاد ايليا نوشتند. خوب از آن طرف هم که راديو و تلويزيون (صدا و سيما به خصوص )که واقعا سنگ تمام گذاشت! شروع کرد به ساخت سريال تلويزيونی ، سريالی مثل سريال اغما که سال گذشته ماه رمضان پخش شد و سعی کرد از طريق شخصيت اصلی که آنجا مطرح ميشود باز چهره ايشان را تخريب بکند.  

من دراينجا درنهايت ميخواهم به اين اشاره بکنم که دربرابر تمام اين اتفاقاتی که برضد ايليا. م درايران افتاد واکنش مسئولين به چه شکل بوده است؟ واکنش مسئولين را تاجاييکه ما شاهد بوديم يا سکوت بوده که اين سکوت ميتواند به خاطر تهديد‌هايی باشد که از طرف اين نهاد برای آنها صورت گرفته و يا به آنها  اخطار داده شده که وارد اين ماجرا نشوند (خوب اين نهاد هم که شناخته شده است به اينکه يک جعل کننده است، يک تحريف گر است، يک دروغگوست و واقعا ميتواند ضربه بزند واين را نشان داده که ادامه دهنده راه سعيد امامی است و دراين راه از هيچ چيز ابايی ندارد. «ابا» واقعا هيچ ابايی ندارد ازاينکه هرنوع خيانت يا جنايتی را انجام بدهد). و از آن طرف مسئولين ديگر بدبين شده اند قبل از اينکه مجالی باشد (برای شناخت) توسط بولتن‌هايی که دستشان رسيده بدبين شده اند به موضوع و خوب واکنشی را در موضوع نشان نميدهند.
 
نيلگون: به جز رهبر جمعيت آل ياسين آيا ساير اعضای جمعيت هم  مورد پيگرد و آزار قرار گرفته اند؟
يلدا نورشاهي: بله در حد خيلی زياد. کما اينکه در طول يکی دوسال گذشته ما شاهد بوديم که احضارهای مکرری بوده برای اعضای ارشد جمعيت آل ياسين و همان طور که اشاره کردم (به صورت گذرا) خيلی از دوستان ما خيلی ازاين مسئولين ارشد، کارشان به بند ٢٠٩ کشيد؛ اتهاماتشان معلوم نبود (يا واضح و شفاف نبود) ولی خوب با اين حال خيلی شکنجه‌های روانی را آنجا تحمل کردند. متاسفانه اين کاری بود که انجام شد. من به يک سری از کارهايی که اين نهاد انجام داد برای جمعيت آل ياسين وعلی الخصوص  اعضای ارشد آن اشاره کردم.

نيلگون: خانم نورشاهی در پايان ميخواستم بپرسم اگرشنوندگان و خوانندگان ما بخواهند بيشتر راجع به جمعيت آل ياسين اطلاعات کسب کنند پيشنهاد ميکنيد به چه منابع ومراجعی رجوع کنند؟
يلدا نورشاهي: الان به توجه به اينکه فعاليتهای ما خيلی محدود شده درايران، من به عنوان  بهترين راه ميتوانم اينترنت را معرفی کنم تا از طريق سايتهای اينترنتی با ما آشنا شوند. البته باز اين را بگويم که خيلی از وب سايتهايی که ما داشتيم مربوط به نشريات ما بوده، مربوط به مؤسسات فرهنگی ما بوده، مربوط به نشرهای ما بوده، چند باره فيلتر شده اند.  اينجا به دوسه موردش اشاره ميکنم که اميدورام آنجا قابل دسترسی باشد واگرهم نه که به يک مورد ديگر اشاره ميکنم. سايتی هست که سايت مرکزی آل ياسين هست :
www.yaassin.com
وب سايت ديگر مربوط به استاد ايلياست
www.ostadiliya.com
که اين دوتا را نمی دانم فيلتر شده يا نه و بعد ما يک وبلاگ ديگر داريم به نام حاميان ايليا در خارج از کشورکه دراين وبلاگ هم اخبار را ما داريم هم فايلهای صوتی و تصويری آنجا هست که فکر ميکنم برای مخاطبان شما خوب باشد که سری به آنجا بزنند. و اگر به من اجازه بدهيد با توجه به آنکه ميدانم محدوديت وقت داريد به عنوان خاتمه اين مصاحبه چند تا سئوال را مطرح بکنم که واقعا جای تفکر دارد و از مخاطبين شما خواهش بکنم که جداً فقط برای  چند لحظه هم که شده بدون اينکه پيش داوری داشته باشند واقعا به اين مساله فکر بکنند :
١- چرا اداره برخورد با اديان و جريان‌های معنوی يا دائره مذاهب وزارت اطلاعات همه رهبران فکری و معنوی را به عنوان سوژه تخريب‌های خودش انتخاب ميکند؟ و واقعا قصدش از اين کار چيست؟
٢- چرا همه منتقدان و مخالفان با سياست‌های فرهنگی و مذهبی اين روزها نام «فرقه» را به خودشان گرفته اند؟ ما فرقه سروش را ميبينيم، فرقه کديور را ميشنويم ، فرقه اکبر گنجی... بايد ديد چرا همه منتقدان و مخالفان هستند که سريعاً اين برچسب رويشان چسبانده ميشود؟ اگرهم فرقه واقعا زياد شده باشدکه ما باز هم بايد اين را نتيجه عملکرد همان نهاد ببينيم. آن نهاد است که دارد نبض فرهنگی ايران را کنترل ميکند. اگر زياد شده پس اشکالی درکار خود آنها بوده است. اگر بر فرض که اينها «فرقه» باشند.
٣- چرا روحانيت ازاين نهاد دفاع و حمايت ميکند؟ اين نهاد دارد به طور کاملاً واضحی ضد دستورات اسلام و قرآن عمل ميکند واين واقعا عجيب است که روحانيت از آن حمايت ميکند! و اين چه نفرتی است در روحانيت از ( نسبت به ) استاد ايليا. م؟ مگر چه چيزی در صحبت‌های او نهفته که اين قدر نفرت روحانيت را برانگيخته بکند؟
در آخر هم بايد اين را بگويم که نميدانم درآينده چه پيش ميايد. ما به زمان انتخابات هم نزديک هستيم و بايد ديد با انتخاباتی که در آينده داريم آيا ما ميتوانيم اميدوار باشيم که تغييراتی در فضای فرهنگی ايران، در اين جو خفقان آور پيش بيايد و شاهد باشيم که تغييرات مثبتی پيش بيايد و روزنه‌هايی باز بشود؟  
من از شما خيلی تشکر ميکنم که اين امکان را دراختيارم گذاشتيد تا با شما صحبت کنم.

نيلگون : ما هم به نوبه خودمان از اينکه وقتتان را  دراختيار برنامه نيلگون گذاشتيد تشکر ميکنم.
يلدا نورشاهی: خيلی ممنونم موفق باشيد.