|
سرمايه
گذاري کلاني
که سازمان
مرکزي اطلاعات
آمريکا (سيا)
از اوايل دههء
۱۹۵۰ براي استفادهء
سيستماتيک از
روشنفکران و
رسانه ها به کارگرفت
و شيوه هاي
کارزارهاي
رواني و اشاعهء
پروپاگاند
سياسي توسط
اين
روشنفکران ،
با جهان تخيلي
داستانهاي
جان لوکاره و
ايان فلمينگ
پهلو مي زند.
از مهمترينِ
اين کارزارها
، تشکيل
«کنگره براي
آزادي فرهنگي»
(«کانگرس فور
کالچرال
فريدام» ـ The Congress for Cultural Freedom) در سال ۱۹۵۰
بود.
در
سالهايي که در
اروپا و
آمريکا
ايدئولوژي
کمونيستي در
ميان
روشنفکران
جاذبه داشت و
احزاب
کمونيست
اروپايي به
ويژه در ايتاليا
و فرانسه ، به
خاطر مبارزات
ضدفاشيستي
خود ـ قدرت
مند و محبوب ـ
بزرگ و بزرگ
تر مي شدند،
سازمان سيا
موفق شد با
تشکيل کنگره
اي در برلين
با کوشش جمعي
از روشنفکران
ضدشوروي ، گام
نخست را براي
يک جنگ
فرهنگي
(کولتورکامف)
دراز مدت
بردارد. احزاب
کمونيست
طرفدار نظام
استاليني ، از
جمله حزب توده
در ايران ، با
به وجود آوردن
سازمانهاي
جبهه ايِ به
ظاهر مستقل ،
موفق شده بودند
بخش مهمي از
سرآمدان
فرهنگي و
روشنفکري کشورهاي
شان را با خود
همراه کنند.
جبههء صلح جهاني
از مهمترينِ
اين سازمانها
محسوب مي شد که
بر افکار
عمومي بسيار
تآثيرگذار
بود. در آمريکا
روشنفکران
کمونيست در
صنعت سينماي هاليوود
و در تئاترهاي
برادوي در
نيويورک نفوذ
داشتند.
اما
به زودي ورق
برگشت. با
تلاش خستگي
ناپذير سيدني
هوک ، فيلسوف
مارکسيست
سابق و شاگرد
جان دويي ، با
همکاري جمعي
از برجسته
ترين روشنفکران
و نويسندگان
نيويورکي ، از
جمله حلقهء نويسندگان
پارتيزان
ريويو ، تروتسکيست
ها و
سوسياليست
هاي مستقل ،
نخستين حرکت
هاي جدي
روشنفکري
عليه نظامهاي
استالينيستي
در آمريکا شکل
گرفت. سازمان
جاسوسي سيا بلافاصله
وارد عمل شد.
ايدهء بکر
سيدني هوک و دوست
روشنفکرش
ملوين لاسکي
در مورد تشکيل
يک کميتهء
دايمي
روشنفکران
ضدکمونيست در
اروپا و
آمريکا ، در
دست سيا جان
گرفت. نخستين
اجلاس «کنگره
براي آزادي
فرهنگي» در
تابستان ۱۹۵۰
در برلين
افتتاح شد.
سيدني هوک،
جيمز برنام (فيلسوف)،
جميز تي فارل
(منتقد و رمان
نويس معروف) ،
تنسي
ويليامز(نمايشنامه
نويس)، رابرت
مونتگامري
(هنرپيشه) ،
آرتورشلزينگر
جونيور (تاريخ
نگار و
ژورناليست) به
نمايندگي از آمريکا
وارد برلين
شدند.
روزنامه نگارها
، رمان نويس
ها ، شاعرها ،
و فيلسوف ها ،
همه کمونيست
هاي سابق يا
سوسياليست
هاي مستقل يا
محافظه کاران
دست راستي ،
مستقيم و
غيرمستقيم
مزد بگير
صندوق
پربرکت
«کنگره براي آزادي
فرهنگي» ،
ساخته سازمان
مرکزي جاسوسي
آمريکا شدند.
اين افراد
عبارت بودند
از کساني چون
آرتوکستلر ،
اينياتسو
سيلونه ،
ستيفن سپندر،
آندره مالرو ،
آندره ژيد ،
ريمون آرون ،
آيزايا برلين،
جورج اورول،
دانيل بل،
دوايت مک دانالد
، و ليليان
هِلمن (همسر
داشيل هامت ــ
بخشي از
خاطرات او در
زمان سلطهء
فاشيسم در اروپا
، «پنتيمنتو» ،
توسط فرد زينه
مان در «جوليا»
به فيلم
درآمد. فيلم
فوق العاده
زيبايي که در
آخرين دقايق
رژيم شاه براي
براي
روشنفکران چپ در
ايران حاوي
خاطرات تلخ و
شيرين است.
جين فاندا نقش
ليليان هلمن
را بازي کرد.)
استالينيست
ها و
ضداستالينيست
ها آغاز به يارگيري
کردند.
روشنفکران
احزاب رسمي
کارگري طرفدار
مسکو و
اتحاديه هاي
کارگري
وابسته به آنها
از يک طرف و
روشنفکران
ضداستالينيست
در استخدام
غيرمستقيم
امپرياليسم
آمريکا از طرف
ديگر ، قلم ها
را به سوي
يکديگر نشانه
گرفتند. جنگ
آينه ها در
گسترهء فرهنگ
و سياست آغاز شد.
با بودجه بي
دريغ «سيا» ،
نشريه ها و
ژورنالهاي
روشنفکري
تأسيس شد.
نمايشگاههاي
نقاشي مدرن و
کنسرت هاي
موسيقي
کلاسيک در
شهرهاي اروپايي
برگزار شدند
تا نه تنها
تأثير
رئاليسم سوسياليستي
(مکتب گورکي و
شولوخوف) را زائل
سازند، بلکه
دربرابر
تآثير
کمونيست هائي
چون لوئي
آراگون،
پابلو
پيکاسو، لوئي
بونوئل ،
پابلو نرودا ،
برتولت برشت و
بسياري ديگر
از غول هاي
فرهنگ چپگرا
قد علم کنند.
اين
همان جهاد
فرهنگي اي بود
که چندي پيش
ريچارد رورتي
در پولميک
خودش با
فردريک
جيمسون از آن
دفاع کرد.
سيدني هوک از
دوستان
خانوادگي
رورتي بود.
کودکي و جواني
ريچارد رورتي
در ميان حلقه
روشنفکران
سوسياليست ضد
مسکو سپري شد.
چپگرايي و
سوسيال
دموکراسي
ريچارد رورتي
از همان آغاز
در اردوگاه
مدافع جنگ سرد
عليه کمونيسم
قرار داشت.
هنگامي که جان
استاين بک ، يا
سيدني هوک به
صف محافظه
کارانِ
هار و دست
راستي ِ مدافع
جنگ ويتنام
پيوستند ، رورتي
و همفکرانش
اين اردوگاه
خودي را ترک
نکردند.
فردريک
جيمسون ، يکي
از برجسته
ترين نظريه پردازان
حيطهء فرهنگ
در آمريکا ،
ادامه دهندهء سنت
هگلي ـ لوکاچي
ـ آدورنوئيِ
مکتب فرانکفورت
و از نزديکان
ژورنال با
نفوذ «نيولفت
ريويو» و شرکت
انتشاراتي
«وِرسو» است
(حلقهء پري
آندرسون ،
رابين بلاک
برن، طارق علي
، مايک ديويس
، آلکساندر
کوبورن ، و
شماري از
سرشناس ترين تحليلگران
مارکسيست در
دنيا). بنگاه
«مانتلي ريويو»
(حلقهء سوئيزي
ـ مکداف و
روشنفکراني
چون سمير
امين،
ايمانوئل
والرستين ، جيمز
پتراس) و
استادان
دانشگاهي اي
نظير ادوارد
سعيد و نوآم
چامسکي، نيز
از همراهان
اين دو گروه
به شمار مي
روند. پال
سوئيزي ، هري
مگداف ، و
ادوارد سعيد
چندسال پيش
درگذشتند.
(داستان
«کنگره براي
آزادي فرهنگي»
و رابطه روشنفکران
با سازمانهاي
جاسوسي
آمريکا به تازگي
در کتاب «جنگ
سرد فرهنگي»
نوشتهء
فرانسيس
ستونر ساندرز
، به تفصيل
مستند شده
است. خواندن
اين کتاب
هيجان انگيز ،
جوّ دوران جنگ
سرد را در
فضاي
روشنفکري
تهران در
سالهاي چهل و
پنجاه شمسي
پيش چشم زنده
مي کند!)
فايل
های صوتی
:
بخش
اول اينجا
کليک کنيد.
بخش
دوم اينجا
کليک کنيد.
بخش
سوم اينجا
کليک کنيد.
|